پنج شنبه ۷ اسفند ۹۹ - February 25, 2021
راست 1 داخلی
پر بیننده ها
سلام گویش های قدیمی روستا هرچه به یادتان می اید برایمان بفرستید
کلری=دستمالی که دایره میکردند و روی سر می گذاشتن .
په پی =شیشه خورده..
اوسار:افسار بختر:بهتر
بل بلیشه: گمان
پلاس:وسایل رختخواب
پیلنگو؛گیاهی هرز
هراسون=دستپاچه
وینسبی=هلاک چیزی بودن
بٌرم=ابرو..
مرزنگ=مژه.
خنج خولیک(گوجو گوجو)=قلقلک.
پینجه=انگشت.
کنگیزه=آرنج
کلبوک=مارمورک.
خوت توش بینی=آینه.
بٌل تش=خاکستر آتش.
کٌوه=باطری
شوپر=خفاش.
میگ=ملخ.
بوجیک=گنجشک
بیمفر=دستپاچه
پریزه=لباس
گنج فراخ=زیرپیراهنی
خویگرگ:عقرب
تینک:ماهی تابه
چل:زیربغل
خوی مرغ:تخم مرغ
نخنگ:قشنگ زیبا
کروک:قورباغه
جهال:جوان سرحال
–کمباره= تیرکمان
–کندر=آدامس-
-ملح=شنا کردن-
– چکنه،کرنجال:چسپنده پاتیل:قابلمه
پرچل:کثیف
دک:هستها
ولیزگا:ابریزش دهان
اشتو:عجله وشتاب
پیلنگو=مارچوبه(علف هرزنیست)—
گوزیم=عقرب—
شلو=گل آلود—
چپلک=توگوشی—
پسیند=بعدازظهر—
پرپروک=پروانه—
بینیزه=آدامس(سقز)—
جم جمرو=باتلاق—
چم(چما)=جنگل کناررودخانه—
مصیله=دشت،بیابان—
غوره=جوان سربه هوا—
پیلیس=اندک،کم
تیریزک=پاشیدن
بکرک=قرقره
گروک=دوک نخی
شربتی=پیاله
الیزه=مترسک
اِسوم=کف …
گیر لچ لچ=پاره پاره
توال=حوله
نخیدن=نشستن(نمی نخم=نمی نشینم-حونَخ=بشین)
تِنگیدن=پریدن(بتنگ=بپر)
چُرپیدن=لیزخوردن
پٍت پِت=تکه تکه
کیلینگه=شاخه
چرملوسک:لیز
کُرکُر:قفس پرنده
چِلَک:چوب دوشاخه
کَشکِلالو:دورخودچرخیدن
جخیدن:دویدن(بِجَخ:بدو-نمی جِخُم:نمی دوم)
هَس(هاسک):آسیاب دستی
دُکو:چکش چوبی بزرگ
درام:بشکه
جیلُم:دروکردن گندم
پات:هرس کردن
چیله:کوچه باریک
گیریخ:گریه
لَه وُز:ضعیف،لاغر
اِشَوم:روستا
وُلات:روستا
حله:محله
چیلته:هیزم های کوچک
بوچیل:جوجه
بُرا:خرمن کوب
پُخ:پُف
زهره:ترس
سوپر:موتورسیکلت
تِیر:لاستیک ماشین
چاس:نهار
اِشکال:بزکوهی
اُوید:آهو
گَه:زود(صبح گه:صبح زود)
مَنگ:زنگ(اکسید شدن)
سِوخی: شوره زار
گِنَر: گره
مَهک: گُم(مَکارفتِن=گم شده است)
شُشُ: شپش
مُشک: موش
کَشکِنه: غذای آش مانندی که معمولا باماهی رودخانه تهیه می شود
پی لی سور(پی لی سوک): پرستو
خَلمَسِکو:غلتیدن درخاک (خاک آلود)
کَنگا: خرمای خشک
بُرچَک: زُلف
مَهتَک(مَختَک): گهواره
هِی لَنگا: آویزان
تِلَگدو: آشغال دونی
کیچه: کوچه
چیله: کوچه خیلی باریک
چِشوک: سوراخی که قدیم معمولا برای وزش باد وخنکی درخانه هاتعبیه می شد
مُچ: استخوان
مَج: هسته
کُلِکی: شورت
پاتُلون: شلوار
وُر: پرتاب(وُرمِیه=پرتاب نکن)
گاری: فرغون
بَردِله: وسیله ای جهت حمل بار که ازچوب ساخته می شدوبرپشت حیوان باربرمی گذاشتند
بُنه: وسیله توری شکل جهت حمل بار(معمولا دسته های گندم وجوقبل ازکوبیدن)
اوشی: وسیله ای جهت باد دادن گندم وجو(خرمن)
کِرَند: کُلَنگ
کاپو: چاهی که قدیم از آن به عنوان انبار نگه داری غلات استفاده می شد
چِلکاندن: له کردن(بِچِِلِکو=له کن)
واشیم: بریم(برویم)
چولوس:چوب نیم سوز
شرطی:کاسه کوچک
سونگر:سیاه ارسی
کرپ کرپو:کفش پاشنه بلند
خشار:آشغال
کت و مت:وسایل مورد نیاز
استور:فنس تن تنی:جایی که برای خوابیدن مرغ ها برای تابستان به وسیله چوب درست می کنند